مرتضی محمدی؛ مهرداد دهقانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تجربه لذت بخش در رابطه بین همانندی با تیم و بازدید مجدد هواداران فوتبال از وبسایت باشگاه استقلال انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را هواداران تیم فوتبال استقلال تشکیل داده بودند که در مجموع 230 نمونه قابل قبول گرداوری شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه هم هویتی (وون و برانسکومب، 1993)، تجربه لذت بخش (اوکاس ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تجربه لذت بخش در رابطه بین همانندی با تیم و بازدید مجدد هواداران فوتبال از وبسایت باشگاه استقلال انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را هواداران تیم فوتبال استقلال تشکیل داده بودند که در مجموع 230 نمونه قابل قبول گرداوری شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه هم هویتی (وون و برانسکومب، 1993)، تجربه لذت بخش (اوکاس و کارلسون، 2010 و هسو و همکاران، 2017) و پرسشنامه قصد بازدید مجدد (کرونین و همکاران، 2000) استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه توسط 5 تن از اساتید و دانشجویان دکتری مدیریت ورزشی بررسی و سپس در جامعه مورد مطالعه به صورت انلاین پخش گردید. جهت سنجش فرشیات از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد، پایایی، روایی همگرایی و روایی واگرا حاکی از مطلوب بودن مدل بیرونی پژوهش داشت، همچنین شاخص تناسب مدل برابر 09/0 نیکویی برازش را تایید کرد. یافتههای پژوهش نشان داد که همانندسازی با تیم بر تجربه لذتبخش (49/0) و قصد بازدید مجدد (26/0) اثرگذار است همچنین تجربه لذت بخش بر قصد بازدید مجدد (57/0) اثرگذار بود. بهطور کلی افزایش سطح همهویتی هواداران با تیم-های محبوبشان به ارتباطات نزدیک عاطفی هواداران با وبسایت تیمها منجر میشود و هنگامی که این ارتباطات با تجربه لذت بخش در سایت مورد نظر همراه باشد باعث تمایل بیشتر بازدیدکنندگان از سایت های باشگاه های فوتبال خواهد شد.
عبدالله روزفراخ؛ حسین منصوری؛ مرتضی محمدی؛ میثم صادقی
چکیده
هدف پژوهش بررسی مؤلفههای بازاریابی رسانههای اجتماعی بر درگیری، تصویر و آگاهی از برند میباشد. 320 نفر از کاربران صفحات اجتماعی برندهای ورزشی مورد مطالعه قرار گرفتند. پژوهش حاضر باروش توصیفی – همبستگی انجام شد. ابزار اندازهگیری پرسشنامه چنگ و همکاران (2019)، اسلام و همکاران (2018)، لانگارو و همکاران (2018) بود. از معادله ساختاری روش ...
بیشتر
هدف پژوهش بررسی مؤلفههای بازاریابی رسانههای اجتماعی بر درگیری، تصویر و آگاهی از برند میباشد. 320 نفر از کاربران صفحات اجتماعی برندهای ورزشی مورد مطالعه قرار گرفتند. پژوهش حاضر باروش توصیفی – همبستگی انجام شد. ابزار اندازهگیری پرسشنامه چنگ و همکاران (2019)، اسلام و همکاران (2018)، لانگارو و همکاران (2018) بود. از معادله ساختاری روش مدلیابی حداقل مربعات جزئی برای آزمایش ارتباط بین عناصر بازاریابی شبکههای اجتماعی، درگیری با برند، تصویر و آگاهی از نام تجاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که شخصیسازی، تبادل، تبلیغات شفاهی و محتوای داغ، عناصر کلیدی هستند که به طور مستقیم بر درگیری مصرف کننده با برند تأثیر میگذارند؛ سپس آگاهی از برند و دانش برند را نیز تقویت میکنند؛ در صورتی که نتایج یافت شده درمورد، سرگرمی در تضاد با روابط قبلی است و اثر معناداری بر درگیری مصرف کننده – برند ندارد. این پژوهش، با ارائه درک نقش عناصر بازاریابی رسانههای اجتماعی، در فرآیند ایجاد برند، به ادبیات برندینگ کمک شایانی میکند. رسانههای اجتماعی یک کانال ارتباطی در بازاریابی است که بواسطهی مؤثر بودن آن در ارتباط با برند، باعث درگیری مصرف کننده - برند، دانش و تصویر مطلوب از برند میشود. آزمایش تجربی این مدل نشان میدهد که عناصر بازارایابی رسانههای اجتماعی (شخصی سازی – تبادل – تبلیغات شفاهی – محتوای داغ) محرکهای مهمی در ساخت برند هستند.